رمان اسطوره , رمان اسطوره نودهشتیا , رمان اسطوره نوشته پگاه , رمان اسطوره pegah , رمان اسطوره از pegah , رمان اسطوره فوتبال , رمان اسطوره ای , رمان اسطوره نودوهشتیا , رمان اسطوره در 98ia , رمان اسطوره p*e*g*a*h کاربر انجمن , رمان اسطوره آنلاين , دانلود رمان اسطوره برای موبایل , رمان اسطوره از پگاه , رمان اسطوره p e g a h , رمان اسطوره برای موبایل , رمان اسطوره بایگانی , دانلود رمان اسطوره برای کامپیوتر , دانلود رمان اسطوره برای جاوا , دانلود رمان اسطوره برای اندروید , رمان اسطوره پگاه , رمان اسطوره پی دی اف , رمان اسطوره پگاه نودهشتیا , دانلود رمان اسطوره پگاه , دانلود رمان اسطوره از پگاه , دانلود رمان اسطوره نوشته پگاه , دانلود رمان اسطوره پرنیان , تایپ رمان اسطوره پگاه , رمان اسطوره نويسنده پگاه , رمان تایپ اسطوره , رمان اسطوره تبسم , دانلود رمان اسطوره جاوا , رمان اسطوره از چگاه , رمان اسطوره دانلود , دانلود رمان اسطوره pegah , دانلود رمان اسطوره 98ia , دانلود رمان اسطوره فوتبال , رمان اسطوره در نودوهشتیا , رمان رمان اسطوره , رمان اسطوره از مهلا علی راد , رمان اسطوره نوشته کاربر سایت , رمان اسطوره شاداب , رمان اسطوره صفحه 7 , رمان اسطوره صفحه 14 , رمان اسطوره صفحه 21 , رمان اسطوره صفحه 11 , رمان اسطوره صفحه 20 , رمان اسطوره صفحه19 , رمان اسطوره صفحه 13 , رمان اسطوره صفحه 17 , رمان اسطوره صفحه *** , رمان اسطوره صفحه اخر , رمان اسطوره عشق , رمان عاشقانه اسطوره , دانلود رمان عاشقانه اسطوره , رمان اسطوره قسمت اخر , رمان اسطوره کامل , رمان اسطوره کاربر انجمن , رمان اسطوره کاربر , رمان اسطوره کاربر نودهشتیا , رمان اسطوره از کاربر نودهشتیا , کتاب رمان اسطوره , دانلود رمان اسطوره از کاربر انجمن , موضوع رمان اسطوره , رمان اسطوره من , رمان اسطوره مهلا , دانلود رمان اسطوره مخصوص موبایل , رمان اسطوره نودوهشتيا , رمان اسطوره نودهشتيا , دانلود رمان ایرانی اسطوره نوشته p*e*g*a*h , رمان اسطوره نوشته p*e*g*a*h , رمان اسطوره نود و هشتیا , اسطوره و رمان , رمان اسطوره ها , رمان اسطوره+نودهشتیا , رمان های اسطوره , دانلود رمان های اسطوره , رمان اسطوره ی بی احساس , رمان اسطوره ی بی احساسی , رمان اسطوره نوشته ی پگاه , 

فصل 17 اینم رمان جدید...دوستان باید به اطلاع برسونم فعلا نویسنده عضو نمیکنم مگر اینکه تصمیمم عوض شه

نام رمان:افسونگر

نویسنده:هما پوراصفهانی

منبع:۹۸ایا

خلاصه:تائیس افسونگری بود که با افسون خود اسکندر را وادار کرد پرسپولیس را به آتش بکشد و من افسونگری هستم که روح را به آتش می کشم ... یکی پس از دیگری ... افسون نخواست افسونگر باشد ... افسونگرش کردند ... 

شخصیت ها: 
افسون (امیلی) واتسون

دانیل مَجِستیک

لوکیشن : لندن (دلیل اینکه لوکیشن رو بردم اونور آب اولا اینه که اونا آدمای راحتی هستن، دوما به یک دوست قول دادم که همچین مدلی بنویسم ... امیدوارم خودش بدونه که منظورم به کیه! ) 

مقدمه :

یک مادر ایرانی 
یک هویت ایرانی ...
یک دختر ایرانی ...
نه نه!
یک پدر اروپایی ...
یک هویت اروپایی
یک دختر اروپایی 
نه نه!
من کیستم؟!
افسون؟
آفریده شده ام برای پاکی؟
یا گناه؟
برای محبت دیدن و محبت کردن؟
یا دیگران را تشنه محبت کردن؟
من مهمم؟
شاید هم نه ... اصلا به چشم نمی آیم ...
اذیت کردن من را دوست دارند ...
چرا من اذیت و آزار دادن را دوست نداشته باشم؟
چرا من تلافی نکنم؟
آنها مردند ... من دختری یکه و تنها!
آنها زور بازو دارند و من ...
عشوه و مکر زنانه!
شعار من اینست:
ترجیح می دهم همه مردان رژ لبم را خراب کنند ... 
نه ريمل چشم هايم را !

فصل 18

مژده بدین! فصل 10 رو آوردم براتون